بهترین شعرهایی که خوانده ام

ساخت وبلاگ
پند و اندرزمايه‌ي اصلِ نسب در گردشِ دوران زر استمتّصل خون مي‌خورد تيغي كه صاحب جوهر استآهـن و فـولاد از يك كوره مي‌آيد بـروناین يـكـي شمشـيـر گـردد، آن یکی نعـل خـر است!كـرّه‌ي اسـب از نـجـابـت در تـعـاقـب مـي‌رودكـرّه‌ي خــر از خـريـّت پـيـش پیشِ مــادر اسـتشـاه اگـر مفلس شود قربي نـدارد در جهـانداخـل نـادان شـمـارنـدش اگــر اسـكـنـدر اسـتكـاكـل از بـالانـشـيـنـي رتـبـه‌اي پـيـدا نـكـردزلف از افـتـادگـي هـمـسـان مشك و عنبر استناكسي گر از كسي بالا نشيند عيب نيستروي دريـا خـس نـشـيـنـد ، قعـرِ دريا گوهـر استدود اگـر بـالا نشیند كـسـر شـأنِ شـعـله نيستجـاي چشـم ابـرو نـگـيـرد گر چه او بـالاتـر استسـبـزه پـامـال اسـت در زيـرِ درخـتِ مـيـوه‌دارگرچه اين سبز است و زيبا ليك آن شيرين‌تر استشصت و شاهد هر دو دعويِ بزرگي مي‌كنندپـس چـرا انـگـشـتِ كوچـك لايـق انگشتر است؟شعـرسـازان جـان فداي شعرخوانان مي‌كننددخـتـرِ هـر كـس وجيـه افتـاد مُفتِ شوهـر استگــر تـنـور زنـدگـي شـد سـرد نـبـود چـاره‌ايخـدمـت آتـش بـبـايــد كـرد تــا هيـزم تــر اسـت«صـامـتـا» عيب خودت را گـو نه عيبِ ديـگـرانهـر كـه عـيـبِ خـود بـگـويـد از هـمـه بالاتر است.دیوان صامت'>صامت بروجردی،2ج(1388)، انتشارات مجمع متوسلین به آل محمد،جلد دوم: 261- 262، با اندکی تصحیح بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 29 تاريخ : پنجشنبه 24 اسفند 1402 ساعت: 15:15

شعری از سوزان علیوان

کاش آنگاه که مادرم

کودکی غمگین بود

و برای همراهی

نیاز به دوستی دلسوز داشت

من آنجا بودم

تا تنهایی و یتیمی‌اش را

با خودم قسمت کنم!

کاش من از او بزرگتر بودم

تا برایش مادری کنم!

سوزان علیوان ترجمه یدالله گودرزی (شهاب )

بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 18 تاريخ : چهارشنبه 9 اسفند 1402 ساعت: 23:12

خانم اجازه هست که در قصّه ای جدیدتصمیمتان عوض شود و عاشقم شوید؟آخر تو هیچ وقت قدیمی نمی‌شویمانند آرزوی خرید لباس عیدآخر تو... بگذریم، چه تغییر می‌کند؟اوضاع ما دو تا پس ازین مدّت مدیدآنروز یادم است زنِ دستهای توبد جور مردِ دست مرا کرد نا امیدهی نبض دستهای من آنروز می‌نشستهی پلک چشمهای من آنروز می‌پریدیادم نرفته است که در قاب عکسِ حوضپوشیده بود عکس تو پیراهن سپیدیادم نرفته است که لبهای قرمزتخون، چکّه چکّه، چکّه شد از چاقویم چکیدمن فکر می‌کنم که تو را دفن کرده‌امدر گوشه ی حیاط، کنار درخت بیدمن فکر می‌کنم که شبی سبز می‌شوداز خون چشم های سیاهت زنی جدیدآ‌ب و گلاب، دسته گل صورتی و سرخامروز هم سلام، زن لاغر سپیدآیا اجازه هست در این قصّه ی جدیدتصمیمتان عوض شود و عاشقم شوید؟حامد ابراهيم پور بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 13 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 16:02

چشمانِ تو شعری ست که صد قافیه داردامّاچه کنم ؟ با دلِ من زاویه دارد!این آبیِ بی واهمه،این شهرِستارهچون علمِ نجوم است که صدفرضیه داردچشمانِ توچون معدنی ازنور وبلور استالبتّه غنی سازیِ آن حاشیه دارد!این سفره ی رنگینِ قلمکار، کجایی ست؟کزفلفل و نعناو نمک، ادویه دارد؟!این باغِ پُراز برکت واین جنگلِ مخملبارانِ شکوفه است که هرثانیه دارداین دُرّ ِیتیمی ست که دلخواهِ جهانی ستهرعاشقِ دلخسته ازآن سهمیه دارداینقدر مرا از درِخود بازنگردان،هرقطره ازاشکِ منِ عاشق،دیه داردمن گریه کُنان قصدِتقرّب به تودارمهرکس به تونزدیک شود آتیه دارد...!#یدالله_گودرزی #شعر_شهود #شعر_امروز بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 12 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 16:02

جذبــه نگــاه

مژگــان نبـود به گـــرد چشم مـن زار

غیـــرت بـه ره نظاره ام ریختــه خــار

در دیده سیاهیم نـه از مردمک است

جــذب نگهم ربـــوده خـال از رخ یـــار

مرشد بروجردی شاعر قرن یازدهم

بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 12 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 16:02

از شمس تبریزی پرسیدن که چه شد به آرامش رسیدی؟ پاسخ داد: وعده این شد که خود را آرام کنم نه جهان اطرافم را.... معجزه شد؛ جهان اطرافم هم آرام گرفت بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 14:19

... آن خطاط سه‌گونه خط نوشتی: ـ یکی او خواندی، لا غیر. ـ یکی را هم او خواندی هم غیر. ـ یکی نه او خواندی، نه غیر او! آن خط سوم منم بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 20 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 14:19

آمد سحــــری نــدا ز میخــــانه ما
ڪاِی رنــــدخــــراباتی دیوانه ما

برخیزڪه پُرڪنیم پیمانه زمی
زان پیش ڪه پُر ڪنند پیمـانه ما

" سلمان ساوجی"

‍ .. بهترین شعرهایی که خوانده ام...

ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 18 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 14:19

ای هیاهوی گنگ نگاهم!ای تو شیرین ترین اشتباهمبی تو پایان ندارد جنونمبا خیال تو من روبه راهمرنگی از چشمهای تو دارداین همه روزهای سیاهملحظه ا ی بر من آغوش بگشاای تو تنهاترین جانپناهمتو بلندای سرخ طلوعیمن تمنّای سبز گیاهمسفره ا ی باصفاتر ز دریاکرده ا ی از نگاهت فراهمای مسافر از این شهر، برگیردست این مردِ آواره را، هم!بعد از آن خواب از چشم من رفتتا ز برق نگاهت سخن رفتبعد از آن حرف هایم عوض شدرنگ دنیا برایم عوض شدچهره ی روشنی جلوه گر گشتنوبت عاشقی باز برگشتعشق، گرم حضوری دگر شدشعر من نیز جوری دگر شدمریم پاک و تنهای شرقی!ای عروس غزلهای شرقی!رفته در هاله ی خواب و رؤیاخفته در سایه ی نیروانامانده در ساحل بی پناهینیمی از آدم و نیم ماهیای شکوه بلند اهوراآه… سارای غمگین بوداآسمان در نگاه تو خندیدعطر سیب از گلویت تراویدبرق تند نگاه تو، الماسرنگ سرخ لبان تو، گیلاسچشم هایت دو دریای پُر رازمثل ایجاز در اوج اعجازای سراپای ماهت دو بیتیای نگاهت، نگاهت دو بیتیای بلندای بالا بلایممن به چشمان تو مبتلایمبا همین واژه های زمینیای حمیرای من، کلّمینی!شاعر:#یدالله_گودرزی بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 31 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 19:44

ﺁﻣﺪﯼ ﻃﺒﻌﻢ ﺷﮑﻮﻓﺎ ﺷﺪ، ﺑﻬﺎﺭﺍﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟ﺻﻮﺭﺗﻢ ﺷﺪ ﺧﯿﺲ ﺧﯿﺲ ﺍﺯﺷﻮﻕ، ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟ﺁﻣﺪﯼ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﺩﺭ ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﯼﺭﻭﺡ ﺭﺳﺘﺎﺧﯿﺰﯼ ﻣﻦ! ﺩﺭ ﺗﻨﻢ ﺟﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟" ﺁﻣﺪﯼ ﻭ ﻫﺮ ﺧﯿﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺭﺍﭘﯿﺶ ﭘﺎﯾﺖ ﺳﺮ ﺑﺮﯾﺪﻡ ﻋﯿﺪ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟ "ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﯼ ﺯﻧﺠﯿﺮﯼ ﻣﻮﯼ ﺗﻮﺍَﻡﻧﯿﺴﺖ ﺍﻣّﯿﺪ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ، ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟" ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻋﺸﻖ ﺯﻻ‌ﻟﻢ ﺭﺍ ﺑﺴﻨﺠﯽ ﺑﺎ ﻗﺴﻢﺍﯼ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮ ﻟﺒﻢ ﺳﻮﮔﻨﺪ، ﻗﺮﺁﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟ "ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﮔﺮﺩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﮕﯿﺮﺩ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺍﯾﻦ ﺁﺋﯿﻨﻪ ﭘﻨﻬﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟ﺷﺮﻁ ﮐﺮﺩﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﯾﺎﺩﺕ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺧﺎﻃﺮﻡﺧﻮﺩ ﮐﻪ ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺍﯼ ﺧﻮﺏ! ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟ﺷﺮﻁ ﮐﺮﺩﯼ ﺟﺰ ﺗﻮ ﺩﺭﻣﻦ ﮔﺎﻡ ﻧﮕﺬﺍﺭﺩ ﮐﺴﯽﻗﻠﻌﻪ ﺍﯼ ﻣﺘﺮﻭﮎ ﻭ ﮔﻤﻨﺎﻣﻢ، ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟ﺁﻥ ﻗﺪَﺭ ﺭﻓﺘﯽ ﻭ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ ﮐﻪ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﺷﺪ ﺩﻟﻢﺣﺲّ ﺻﺤﺮﺍ ﮔﺮﺩِ ﺷﻬﺮﺁﺷﻮﺏ! ﺗﻮﻓﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟ﮔﺮﺩﺑﺎﺩ ﺩﺍﻣﻦ ﻣﻮّﺍﺟﺖ ﺁﺗﺶ ﺯﺩ ﻣﺮﺍﺭﻗﺺ ﻣﺸﻌﻞ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﺷﻦ ﺩﺭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟از حمید رضا حامدی بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 69 تاريخ : دوشنبه 28 فروردين 1402 ساعت: 16:47

صبح زود از بیابان‌های اطراف بیست و یك سنگ كوچك پیدا كرده بود، در همیان سفید چرمی‌اش ریخته بود و حالا می‌رفت كه از بیرون محوطه‌ی جمرات به هر ستون هفت بار سنگ بكوبد. خوانده بود و با دقت به ذهن سپرده بود كه: "شیطان را علاوه بر درون، در نماد هم باید سنگباران كرد و راند."نه، اگر این بازوی كشیده و قشنگ را، كه به طور ناگهانی از زیر حوله بیرون افتاده بود، نمی‌دید- او خودش را بهتر از همه می‌شناخت، جوان سربراهی كه افتخار حج یك ماه پیش به طور ناگهانی نصیبش شده بود- نمی‌توانست در برابر ستون جمره از خشم خود چشم بپوشد، محكم می‌كوبید، با جان و دل. همه‌ی دردهاش را در سنگ تمركز می‌داد و پرتاب می‌كرد. و اگر می‌توانست صورت زن را آن هم فقط یك بار ببیند آرام می‌شد، حال خوشی می‌یافت و خود را می‌سپرد به جمعیت كه او را برانند. اما حالا دچار حالتی شده بود كه خوابیدن در سایه‌ی برگ‌های خیس را هوس می‌كرد.بار اول كه این چنین دچار خلسه‌ی ابدی شده بود، ده سال بیش‌تر نداشت. آن روزها خواهرش او را با خود به خانه‌ی همسایه می‌برد كه وقتی با دختر همسایه گل‌های پارچه‌ای می‌سازند، او گوشه‌ای بنشیند و نگاه‌شان كند. همیشه هشت اتوی گل‌سازی روی اجاقی سه فتیله‌ای بود كه با شعله‌ی آبی و زرد می‌سوخت. ساچمه‌ی سر اتو را كه سرخ می‌شد در گلبرگ‌های بریده ‌شده می‌گذاشتند تا قالب بیفتد و پیچ بخورد. حالا نیز به یاد می‌آورد كه همیشه آن اتاق كوچك كنار آشپزخانه گرم بود، به خصوص در آخرین روزی كه او به آن خانه پا گذاشته بود، گرما آدم را كلافه می‌كرد و او چنان دلش سر آمده بود كه بعدها هر وقت انتظار كسی را می‌كشید یاد آن روز و بیش‌تر یاد حادثه‌ی آن روز می‌افتاد. این كلافگی زمانی به اوج رسید كه كار ساختن گل‌ها یكنواخت به نظر می‌آمد، و ح بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 69 تاريخ : دوشنبه 28 فروردين 1402 ساعت: 16:47

دوری تو
مزه‌ی قبر می‌دهد چقدر
این گلدان هم پژمرد
کسی آبش نداده بود
دست‌هات توی دست‌هام بود
و بیدار شدم
می‌خواهم
باز چشم‌هام را ببندم
سراسیمه می‌آیی
خودت را می‌سپاری به دست‌های من
با تنت چکار کنم؟

پلک می‌زنم
و به سقف خیره می‌شوم
با نبودنت چکار کنم

عباس معروفی

بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 69 تاريخ : دوشنبه 28 فروردين 1402 ساعت: 16:47

تو را گم میکنم هر روز و پیدا میکنم هر شببدینسان خواب ها را با تو زیبا میکنم هر شبتبی این کاه را چون کوه سنگین میکند، آنگاهچه آتش ها که در این کوه برپا میکنم هر شبتماشاییست پیچ و تاب آتش، آه خوشا بر منکه پیچ و تاب آتش را تماشا میکنم هر شبمرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی جاناچگونه با جنون خود مدارا میکنم هر شبچنان دستم تهی گردیده از گرمای دست توکه این یخ کرده را از بی کسی،ها میکنم هرشبتمام سایه ها را می کشم در روزن مهتابحضورم را زچشم شهر حاشا میکنم هر شبدلم فریاد می خواهد ولی در گوشه ای تنهاچه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شبکجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی!که من این واژه را تا صبح معنا میکنم هر شب#محمدعلى_بهمنی بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 72 تاريخ : چهارشنبه 23 فروردين 1402 ساعت: 15:56

چنین است کردار گردان سپهرگهی درد پیش آرَدَت ، گاه مهرگهی بخت گردد چو اسپی شموسبه نُعم اندرون زُفتی آردت و بؤسبدان ای پسر کاین سرای فریبندارد ترا شادمان بی‌نهیبنگهدار تن باش و آن خردچو خواهی که روزت به بد نگذردبدان کوش تا دور باشی ز خشمبه مردی به خواب از گنهکار چشمچو خشم آوری هم پشیمان شویبه پوزش نگهبان درمان شویبه فردا ممان کار امروز رابر تخت منشان بدآموز رامجوی از دل عامیان راستیکه از جست‌ و جو آیدت کاستیبناهای آباد گردد خرابز باران و از تابش آفتابپی افکندم از نظم کاخی بلندکه از باد و باران نیابد گزنددهم جان گر از دل به من بنگریکنم خاک تن تا تو پی بسپریبه گیتی ندارم پناه تو کسهمه دشمنندت، منم دوست بس!به دانش فزای و به یزدان گرایکه او باد جان ترا رهنمایبپرسیدم از مرد نیکو سخنکسی کو بسال و خرد بد کهنکه از ما به یزدان که نزدیکترکه را نزد او راه باریکترچنین داد پاسخ که دانش گزینچو خواهی ز پروردگار آفرین بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 69 تاريخ : چهارشنبه 23 فروردين 1402 ساعت: 15:56

اشعار مولانا درباره عشقیک بوسه ز تو خواستم و شش دادیشاگرد که بودی که چنین استادیخوبی و کرم را چو نکو بنیادیای دنیا را ز تو هزار آزادی**************گر شاخه‌ها دارد تریور سرو دارد سروریور گل کند صد دلبریاي جان، تو چیزی دیگری***************دلبر و یار من تویی رونق کار من توییباغ و بهار من تویی بهر تو بود بود منخواب شبم ربوده‌ای مونس من تو بوده‌ایدرد توام نموده‌ای غیر تو نیست سود منجان من و جهان من زهره آسمان منآتش تو نشان من در دل همچو عود منجسم نبود و جان بدم با تو بر آسمان بدمهیچ نبود در بین گفت من و شنود من بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 69 تاريخ : چهارشنبه 23 فروردين 1402 ساعت: 15:56

قدم خیر است خوشآمد گو صفای ماه فروردینبه رویِ فرش و میزت باز بچینی سفرهٔ هفت سینبنام سین اول سالم و سرزنده باشی دوستنبینم غم٬ نِشیند بر وجودت شوقْ پاورچینبنام سین دوم سربلند باشی تمام عمرکنی کاری شگفت آور بپیچد بر زبان تحسینبنام سین سوم سادگی هم سازش و یک رنگزند فوّاره در هستی بماند زیر سر بالینچهارم سین سعادتمندی وخوشبختی و نیکیستکمان از آسمان پاشد به سویت هفتمین رنگینبنام سین پنجم هم سبکباریست میخواهمبرایت تا بمانی در ترازوی وقار سنگینو در سین ششم باشد همیشه سازِ بختت کوکنزن تاری ز گیتارِ غم و موسیقیِ غمگینبنام سین هفتم سایهٔ حق بر سرت باشداگر خواهی که هفت سینت قشنگ باشد بگو آمین....#یزدان_ماماهانی بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 74 تاريخ : دوشنبه 7 فروردين 1402 ساعت: 22:30